آرجون فردی آرام و مهربان است ولی دیگران او را به عنوان فردی بد و سنگدل می شناسند ، تنها کسی که او را درک می کند معلم دوران کودکی اش می باشد …
آرجون فردی آرام و مهربان است ولی دیگران او را به عنوان فردی بد و سنگدل می شناسند ، تنها کسی که او را درک می کند معلم دوران کودکی اش می باشد …
بهارات پسر بزرگ خانواده است ، پس از بازنشستگی پدرش مسئولیت دو برادرش که به تازگی وارد دانشگاه و خواهری که به سن ازدواج رسیده است بر عهده او می باشد ، او فارغ التحصیل شده اما شغلی برای تامین مخارجش پیدا نمی کند …
کاران سینگ در خانواده ای ثروتمند زندگی می کند ، کاران سینگ که بیشتر توسط پرستاری که مادرش استخدام کرده بود تربیت شده بود به این باور رسیده بود که پرستار مادر واقعی اش است …
( سنگ و زمرد )
اجیت رئیس یک باند راهزن میباشد و پسرش رانجیت نیز در این راه کمک یار اوست ، روزی اجیت عاشق دختری میشود ولی …
یک مرد مریض آماده ی کشته شدن است تا خانواده اش جایزه ی پولی را دریافت کنند …
رام از یک خانواده ضعیف است و به عنوان یک کارگر کار می کند. یک روز او یک پیرزن را در معرض ناراحتی میبیند و تصمیم میگیرد به او کمک کند. این پیرزن در حال مرگ است و از رام می خواهد …
راج مردی ثروتمند و زن پرست است , گلدی دوست صمیمی راج است و می خواهد به راج بفهماند که زنها فقط وسیله ای برای صرف تمایلات او نیستند …
( امیر خان در این فیلم کودک بوده )
یک مرد ثروتمند تلاش می کند با پسران بی رحم خود مقابله کند…
زمانی که ویجی به کشمیر سفر می کند با دختری به نام گیتا آشنا می شود و شب را با او می گذراند . زمانی که ویجی از کشمیر بر می گردد قصد دارد با نیتا ازدواج کند اما در این بین سر و کله گیتا پیدا می شود و ادعا می کند که از ویجی باردار است …
ویجی جوانی خوش شانس و پر جنب و جوش است . او با رکا که همسر تاجری ثروتمند است آشنا می شود که همسرش را دوست ندارد . این دو عاشق هم می شوند …