سانجانا، نامزد راهول بود. هنگامیکه راهول برای سفر رسمی به هند رفته بود، او مجذوب نیشا شده و اعلام کرد که با او ازدواج خواهد کرد …
سانجانا، نامزد راهول بود. هنگامیکه راهول برای سفر رسمی به هند رفته بود، او مجذوب نیشا شده و اعلام کرد که با او ازدواج خواهد کرد …
سرپرست پلیس آرون یک افسر پلیس سختگیر، صادق و سختگیر در بمبئی است. رهبری جزئیات مسئول حفاظت از وزیر امور خارجه دولت به او داده می شود. وزیر امور خارجه کشته می شود. پلیس شواهدی مبنی بر این که آرون را با این قتل پیوند می دهند و او را دستگیر و زندانی می کند. آرون با صدای بلند ادعا می کند که او بی گناه است …
جی کومار مردی ثروتمند است که خانه ی بزرگ و مجلل دارد ، او دختری به نام سپنا دارد و مقدمات ازدواجش با پسری به نام ویشال را فراهم کرده است که …
ایندر جیت جوانی پر جنب و جوش است که از خانواده ای ثروتمند می باشد . خانواده اش می خواهند که با دختری که مدّ نظر آنهاست ازدواج کنند اما ایندرجیت سر پیچی می کند و می خواهد با دختر مورد علاقه اش ازدواج کند …
بانکلال چوراسیا یک جوان روستایی است که به بمبئی می رود تا به زندگی خود سر و سامانی بدهد . او ابتدا دست به خلاف های خرده پا می زند اما بعد ها تبدیل به بزرگترین خلاف کار شهر می شود …
سانیا پس از مشاهده قتل وحشیانه پدرش،ساندر راجان، بدست راهزن مخوف ، جاگرا، پیش سرهنگ کریشنا کانت می رود و از او درخواست کمک می کند تا به کارهای ظالمانه جاگرا در Devdurg خاتمه دهد. کریشنا که خود را از عملیات دروازه چین سرشکسته میداند قبول می کند و…
لانکشوار یک زندان بان است که زندانیان را وسیله ای برای ارتکاب جرم قرار می دهد . آرجون سینگ که یک بازرس پلیس در زندان است از این موضوع مطلع می شود …
⇓
سوراج پسری از خانواده ثروتمند است. او وقت خود را به بیهودگی و عیش و نوش می گذراند و ثروت خانوادگی را خرج می کند. سوراج با کومال آشنا می شود و سعی می کند او را فریفته خود کند، اما وقتی کومال حقیقت او را می بیند ترکش می کند …
⇓
سیدانت کومار ملقب به هیتلر با همسرش که قبلا یک وکیل بوده زندگی می کند …