یک پلیس مخفی در نبرد با جنایتکارانی متخاصم که می خواهند یک “جعبه سیاه” را بدست آورند است که در آن کلید اصلی برای یک گنج است …
یک پلیس مخفی در نبرد با جنایتکارانی متخاصم که می خواهند یک “جعبه سیاه” را بدست آورند است که در آن کلید اصلی برای یک گنج است …
داستان فردی به نام ناگا که در فکر انتقامی سخت است و…
داستان فیلم درباره ی مردی ساده در هند است که طبق سنت خانواده با یک زن زیبا ازدواج می کند ولی مسیر زندگی اش به سمت شخصی دیگری هدایت می شود و…
این فیلم براساس سومین نبرد با پاپیانت است که در چهاردهم ژانویه سال ۱۷۶۱ بین ماراتها و پادشاه افغانستان ، احمد شاه عبدالی صورت گرفت…
یک جوان مرفه هندوستانی عاشق خدمتکاری می شود ، بیوه ای که آرزوی خیاط شدن دارد…
یک سیاستمدار روستایی با یک بیوه که یک بچه نیز دارد ازدواج میکند و در آینده رابطه ی سیاسی او با فرزندش دچار اختلال میشود …
خامیازا داستان یک مرد معمولی است که جرات می کند جان یک کارگر اجتماعی را نجات دهد بدون اینکه بداند مورد هدفی قرار گرفته …
این فقط یک داستان شبح نیست بلکه داستان ارواحی است که هرگز نمی توانند بمیرند. عنوان فیلم خود توضیح می دهد که روح فقط در دنیای مختلف زندگی نمی کند بلکه فقط در دنیای ما زندگی می کند …
ممکن است کاران بخواهد درب را به روی جهان ببندد اما دنیا از زنگ زدن درهای او جلوگیری نخواهد کرد. او به چه کسی اجازه ورود خواهد داد؟
هر شخص باید یک تصمیم را اتخاذ کند ، که به شخصی کمک کند که زندگی خود را به روشی که می خواهد هدایت کند. این داستان در مورد سه نفر است ، که آنها نیز مجبور به گرفتن چنین تصمیمی بودند …